English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9089 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
army management structure U سازمان مدیریت نیروی زمینی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
management U اداره
management U حیله
management U property endowed the affairsof the of تولیت عین موقوفه
management U سازماندهی
management U برنامه ریزی
management U اجرا و نگهداری شبکه
management U هدایت یا سازماندهی
management U سرپرستی
management U مدیریت وریاست حسن تدبیر
management U ترتیب
management U مدیریت
management U مدیران کارفرمایی
management U ship leader
management U حل و عقد
financial management U مدیریت مالی
watershed management U انجیرداری
watershed management U کلیه عملیات مربوط به اصلاح و نگهداری و بهره برداری از انجیرها
watershed management U ابخیزداری
file management U مدیریت فایل
file management U مدیریت پرونده
file management U مدیریت پرونده ها
game management U شکاربانی
game management U شکارداری
job management U مدیریت برنامه
inventory management U مدیریت موجودی
supply management U مدیریت عرضه
task management U مدیریت کار
task management U مدیریت وفیفه
industrial management U مدیریت صنعتی
record management U مدیریت مدارک
wildlife management U مدیریت حیات وحش
facilities management U مدیریت امکانات
management group U ائتلاف تجاری
management group U ائتلاف چند شرکت
career management U مدیریت مشاغل
career management U مدیریت تهیه تخصصهای نظامی
board of management U کمیته مباشر [شرکت سهامی]
management coding U سیستم کد بندی و علامت گذاری کالاها و ذخایر از نظرمدیریت توزیع
management board U کمیته مباشر [شرکت سهامی]
concurrency management U مدیریت همزمانی
configuration management U مدیریت پیکربندی
data management U مدیریت داده ها
database management U مدیریت پایگاه داده ها
demand management U مدیریت تقاضا
memory management U مدیریت حافظه [علوم کامپیوتر]
management accounting U تهیه حساب جهت مدیران
record management U مدیریت رکوردها
ownership and management U مالکیت و مدیریت
personnel management U مدیریت استخدام
production management U مدیریت تولید
management expenses U مخارج مدیریت
management expenses U مخارج اداری
management graphics U مدیریت گرافیک
management science U علم مدیریت
management report U گزارش مدیریت
personnel management U اداره کردن پرسنلی
operational management U مدیریت عملیاتی
resource management U مدیریت منبع
scientific management U مدیریت علمی
monopoly management U مدیریت انحصاری
materiel management U مدیریت اماد
materiel management U مدیریت اقلام
memory management U مدیریت حافظه
materials management U مدیریت مواد
management system U سیستم اداره
management system U سیستم مدیریت
personnel management U مدیریت پرسنلی
army U ارتش
the a of the army U پیشرفت ارتش
army U نیرو زمینی
army U ارتش نیروی زمینی
army U صف
army U جمعیت
army U دسته
army U سپاه گروه
army U لشگر
army U جیش
data management system U سیستم مدیریت داده ها
relational database management U مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
database management system U سیستم مدیریت پایگاه داده سیستم مدیریت پایگاه داده ها
project management program U برنامه مدیریت پروژه
database management program U برنامه مدیریت پایگاه داده ها
data processing management U مدیریت پردازش داده
command management system U سیستم مدیریت فرماندهی سیستم مدیریت یکان
paged memory management U مدیریت حافظه صفحه بندی شده
data base management U مدیریت پایگاه داده ها
data base management U مدیریت پایگاه داده
project management system U سیستم مدیریت پروژه
association for system management U یک سازمان بین المللی که متعهد است تا اعضا خود را ازرشد سریع و تغییرات درزمینه مدیریت سیستم ها وپردازش اطلاعات اگاه کند
data management programs U برنامههای مدیریت داده ها
middle level management U مدیریت سطح متوسط
file management program U برنامه مدیریت فایل
information resource management U مدیریت منبع اطلاعات
management information system U نرم افزاری که به مدیران شرکت امکان دستیابی و بررسی داده را میدهد
management information system U سیستم مدیریت اطلاعات
institute of materials management U موسسه مدیریت مواد
information management system U سیستم مدیریت اطلاعات
memory management program U برنامه مدیریت حافظه
spatial data management U مدیریت داده فضایی
top level management U مدیریت سطح بالا
home management software U برنامههای طراحی شده جهت استفاده داخلی
lower level management U مدیریت سطح پایین
regular army U ارتش دائمی
to serve in the army U درارتش خدمت کردن
army attache U وابسته نظامی
regular army U ارتش منظم
standing army U ارتش دائمی
regular army U ارتش کادر ثابت
army helicopter U هلیکوپتر ارتشی [نظامی] [حمل و نقل هوایی]
standing army U ارتش کادر ثابت
standing army U ارتش منظم
army helicopter U چرخبال ارتشی [نظامی] [حمل و نقل هوایی]
to lead an army U لشکر کشیدن
to outflank an army U گرد سپاهی گشتن و از پهلوبدان تاخت کردن
field army U ارتش رزمی
Territorial Army U ارتشتحتآموزشبریتانیا
secretary of the army U وزیر نیروی زمینی
right wing of army U جناح یمین
department of the army U وزارت نیروی زمینی
field army U ارتش
theater army U نیروی زمینی صحنه عملیات
theater army U ارتش مستقر در صحنه عملیات
the losses of the army U تلفات ارتش
right wing of army U پهلوی راست میمنه
conscript army U ارتش سربازان وفیفه
to join the army U به سربازی رفتن
the main army U بخش عمده ارتش
the red army U ارتش سرخ
field army U ارتش صحرایی
army group U گروه ارتش
army of occupation U نیروی اشغالگر
army base U پادگان نیروی زمینی
army base U پایگاه نیروی زمینی
army aviator U خلبان هوانیروز نیروزفر
army aviator U خلبان نیروی زمینی
army aviation U هواپیمای نیروی زمینی هوانیروز
army attache U وابسته زمینی
army in the field U ارتش مستقر در صحنه عملیات
army artillery U توپخانه ارتش
army aircraft U هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
army regulation U نظام نامه ارتشی
army of occupation U نیروی اشغال کننده
army of occupation U نیروهای اشغالی
army in the field U نیروی زمینی درصحنه عملیات
army forces U نیروهای ارتشی یکانهای ارتشی
army forces U نیروهای زمینی
army depot U امادگاه نیروی زمینی
army corps U سپاههای نیروی زمینی
army corps U سپاههای ارتش
army corpa U ستون
army corpa U سپاه
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
army commander U فرمانده نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات فرمانده قسمت زمینی
army of observation U عده دیدبانی
army regulation U مقررات ارتشی
army artillery U توپخانه نیروی زمینی
active army U ارتش کادر
army staff U ستاد نیروی زمینی
Salvation Army U تشکیلات مسیحیان که هدفش تبلیغ دینی وکمک بفقرا است
army staff U ستادارتش
army troops U یکانهای رده ارتش
army staff U ستاد نظامی
army terminals U باراندازهای نظامی سکوهای نظامی باراندازهای نیروی زمینی
army reserve U قسمت احتیاط نیروی زمینی
army commander U فرمانده ارتش
army stores U فروشگاه ارتش
army troops U عدههای ارتشی یکانهای نیروی زمینی
active army U ارتش پیمانی ارتش کادر ثابت
army reserve U احتیاط نیروی زمینی
army of occupation U ارتش فاتح ارتش اشغالگر
relational database management system U پایگاه دادهای که تمام موضوعات ان بهم مربوطند.دادهای که فیلد مربوطه را جستجو میکند بدست می آید
data processing management association U انجمن مدیریت پردازش داده
data base management system U سیستم مدیریت پایگاه داده ها
action oriented management report U گزارشی که شرایط غیرعادی رابا توجه ویژهای که نیازدارد به مدیریت هشدار میدهد
simple network management protocol U سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
computer aided factory management U مدیریت کارخانه با استفاده ازکامپیوتر
relational database management system U نشانهای که دو موضوع را مقایسه میکند
record oriented database management U برنامه مدیریت پایگاه دادههای رکوردی
relational database management system U پرسش پایگاه داده ها که حاوی عملگرهارابط های است
network data management system U مجموعهای از برنامههای مرتبط برای بار کردن دستیابی و کنترل یک پایگاه داده
flat fuiile database management program U برنامه مدیریت پایگاه دادههای تک فایل
table oriented database management progr U برنامه مدیریت پایگاه دادههای جدولی
hierarchical data base management system U سیستم مدیریت پایگاه داده سلسله مراتبی
reserve army of unemployed U ارتش ذخیره بیکاران
left wing of army U پهلوی چپ میسره
army general staff U ستادنیروی زمینی
army general staff U ستاد عمومی ارتش
army alpha test U ازمون الفای ارتش
army assault team U تیم هجومی نیروی زمینی
industrial reserve army U ارتش ذخیره صنعتی
left wing of army U جناح یسار
army deposit fund U سپرده پولی پرسنل نیروی زمینی
the army lost heavily U ارتش تلفات سنگین داد
Swiss army knife U دستهچاقوسوئیسی
army beta test U ازمون بتای ارتش
combined arms army U ارتش مرکب
reserve army of unemployed U سپاه ذخیره بیکاران
army deposit fund U پس انداز انفرادی افراد
chief army censor U افسر نافر فرماندهی عملیات مشترک نیروی زمینی
army post office U پستخانه نیروی زمینی
Recent search history Forum search
1معنی کنید: Residential Demand Side Management
1کارآفرینی
1nternal brand management of destination brands: Exploring the roles of destination management organisations and operators
03. Does the management team “put themselves in your shoes”?
03.Does the management team “put themselves in your shoes”?
0Allowances, Contingency, and Management Reserve
0Allowances, Contingency, and Management Reserve
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com